تحقق «توسعه پایدار» تنها در «پذیرش درونی» یک‌دیگرست

اکنون‌که جهان شاهد انقلاب و انفجار اطلاعات و ارتباطات است و همه نگرش‌ها و باورها صاحب تریبون و رسانه‌اند شاید مدیریت تنوع قومی و مذهبی امری چندان سهل و آسان نباشد. این امر در جوامع خاورمیانه که مذهب نیز اهمیتی همپا و چه‌بسا مهم‌تر از نژاد و زبان می‌یابد به‌مراتب دشوارتر می‌نمایاند.

به گزارش مکریان آنلاین؛ اکنون‌که جهان شاهد انقلاب و انفجار اطلاعات و ارتباطات است و همه نگرش‌ها و باورها صاحب تریبون و رسانه‌اند شاید مدیریت تنوع قومی و مذهبی امری چندان سهل و آسان نباشد. این امر در جوامع خاورمیانه که مذهب نیز اهمیتی همپا و چه‌بسا مهم‌تر از نژاد و زبان می‌یابد به‌مراتب دشوارتر می‌نمایاند.
در جوامع چند قومیتی يا پلی‌ژنيك، موضوع همزيستی و مفهوم تنوع قومی در کنار تقویت «وحدت ملّی» امری حیاتی است. این مهم منوط به اتخاذ رهيافتی است كه بتواند در عين به‌رسمیت شناختن واقعیت «كثرت» در فرهنگ‌های قومي- مذهبی، «وحدت» در منش ملّی را محقق سازد.
همزیستی و همگرایی قومی مستلزم قبول درونیِ دیگری و تفاوت‌های فرهنگی، قومی و مذهبی اوست و امری صوری و تصنعی نیست؛ این مهم فقط در سایه‌ باور عمیق به‌نوعی تکثرگرایی فرهنگی و اندیشگی میسر خواهد شد که‌ نشأت‌گرفته‌ از نوعی تعددیت و تکثری با منشأ الهی است و ملت‌ها و قبایل را به‌عنوان یکی از آیات و نشانه‌های قدرت بیکران خویش معرفی نموده‌ است. (يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ-حجرات ۱۳) این نشانه‌ کرامت ذاتی همه‌ی قومیت‌هاست و رنگ و زبان‌های متفاوت نیز به‌عنوان نشانه‌ای خداوندی معرفی شده است. (وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ -روم ۲۲) هر نوع تلاشی در راستای محو تفاوت‌های فرهنگی و مذهبی، از میان برداشتن سنتی از سنن و نوامیس حاکم بر جهان متنوع و متلون جهان آفرینش است. (لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَة وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّه‌ی وَاحِدَة‌ -مائده‌ ۴۸)
فلات بزرگ ایران نیز دارای تکثر قومی، مذهبی و دینی است که آن را به‌ پدیده‌ای مستعد تحقیق مبدل نموده‌؛ این تنوع در ذات خود در جامعه‌ای «عدالت‌محور»‌ می‌تواند فرصتی فرهنگی تلقی شود و هم می‌تواند در دیگر سوی، محملی برای تنش، واگرایی و درگیری‌های قومی، مذهبی و دینی بوده و تبدیل به‌ مسئله‌ای‌ شود که‌ برای حل آن و ارائه‌ی راه‌کارهای تئوریک و عمل‌گرایانه،‌ لازم است تدابیر مناسبی و ظریف و پرهزینه حتی، اندیشیده‌ شود.
در دهه‌های اخیر نیز روابط بین قومی در کشور فراز و نشیب‌های فراوانی به خود دیده است. بروز نارضایتی‌ها و بحران‌های قومی و بعضاً مذهبی در چند دهه اخیر و تداوم و تشدید برخی مطالبات نشان می‌دهد که سیاست‌های مدیریت قومی در ایران به‌صورت عام و در مناطق چند قومیتی به‌طور خاص، کارایی و اثربخشی لازم را نداشته و نیاز به بازنگری دارد.
ناکارآمدی مذکور عمدتاً ازآن‌روست که مبنای سیاست‌های قومی تاکنون براساس پارادایم امنیت ملی بوده است و نه تحقق امنیت پایدار؛ به‌بیان‌دیگر رویکرد آن معطوف به کنترل و مدیریت مسئله قومی بوده است و نه حل ریشه‌ای آن؛ بنابراین اگر وضعیت موجود با وضعیت آرمانی-پنداره‌ای که همان «همزیستی مسالمت‌آمیز آگاهانه و ارادی» بین اقوام مختلف است؛ منطبق نباشد، تبدیل به معضلی خواهد شد که باید در رفع آن کوشید تا اینکه امنیت پایدار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در سایه پذیرش فرهنگ تکثرگرایانه به تحقق بپیوندد.
امنیت و ثبات به‌عنوان شاخصه‌ برنامه‌ريزی و اقدامات توسعگی، امری است كه بدون تأمين و تضمين پايداری آن، امكان جذب و به‌کارگیری سرمایه‌گذاری‌ها و تأمين منافع کلان ملّی در آن امکان‌پذیر نخواهد بود. فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه منوط بر حصول امنیت و پايداری و ثبات نظام و حاكميت و تأمين و تضمين حقوق اجتماعی و فردی آحاد جامعه فارغ از خاستگاه‌های قومی، مذهبی و زبانی آنان است.
از سویی دیگر فیلسوفانی که دغدغه‌ی تحقق عدالت داشته‌اند، امنيت را شرط ضروری «عدل» دانسته‌اند و کسانی که به رفاه می‌انديشند، امنيت را عامل اصلی آسايش شمرده‌اند و آنان که بر توسعه سياسی، اقتصادی و… اصرار دارند امنيت را مهم‌ترين عامل تلقی کرده‌اند. این قرائن خود بر اهمیت وافر همزیستی و همگرایی قومی و در پس آن، تحقق توسعه پایدار صحه می‌گذارد، لذا ضروری است محققین و دلسوزان به بررسی رابطه علی همگرایی قومی و امنیت پایدار پرداخته و برای تدبیر و چاره‌اندیشی‌های راهبردی در این خصوص، باید به شناخت عوامل مؤثر بر افزایش همگرایی و کاهش واگرایی اقوام در کشور؛ بالأخص در مناطق غربی کشور همت گذاشت.
واقعیت آن است که راه «توسعه ملی و پایدار» تنها از باور واقعی همگان به «تنوع فرهنگی» و «پذیرش درونی شده دیگری» می‌گذرد.