درد آموزش و بایدها

موکریان آنلاین | به قلم هاشم شیخ احمدی دبیر آموزش وپرورش؛ آموزش و پرورش یک پدیده فراگیر اجتماعی است و مدارس نیز عناصر خروجی این پدیده هستند که دانش‌آموزان را در دل خود جای داده‌اند. بهداشت روان، آموزش‌های خود مراقبتی، تقویت هوش عاطفی، هوش معنوی و … مواردی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان […]

موکریان آنلاین | به قلم هاشم شیخ احمدی دبیر آموزش وپرورش؛ آموزش و پرورش یک پدیده فراگیر اجتماعی است و مدارس نیز عناصر خروجی این پدیده هستند که دانش‌آموزان را در دل خود جای داده‌اند. بهداشت روان، آموزش‌های خود مراقبتی، تقویت هوش عاطفی، هوش معنوی و … مواردی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران حوزه اجتماعی باید در کنار امر آموزش و حتی مهم‌تر از آن در مدارس مورد توجه قرار گیرد. لذا باید هایی وجود دارد که باید مورد توجه واقع گردد:
باید مردم از مسئولیت درقبال آموزش وپرورش فرار نکنند:
مردم بدانند با شرایط فعلی در آموزش و پرورش نمی‌توان بدون آگاهی والدین از مسئولیتهایشان موفق شویم.
۹۵ درصد بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق معلمان می‌شود با بودجه فعلی نمی‌توان این سیستم عریض و طویل را به درستی اداره کرد.
نباید در جلسات اولیا و مربیان با تعارف درخواست کمک کنیم،باید صادقانه با مردم حرف بزنیم و بگوییم که”چنانچه می‌خواهید فرزندتان درست تربیت شود باید هزینه پرداخت کنید و چنانچه به این امر توجه نکنید این هزینه را چندین برابر جای دیگری صرف کنید” در این شرایط مردم و مدیران مدارس از سرگردانی خارج می شوند.
در حال حاضر مدارس تبدیل به وسیله ای برای رفع وظایف دیگر نهادها شده‌اند، بسیاری نهادها از ظرفیت مدارس برای رفع تکلیف خود استفاده می کنندنباید اداره آموزش و پرورش از دست اهلش خارج شود.
آموزش و پرورش نیاز به پشتوانه مالی اولیا دارد،  این حمایت می‌تواند سیستم آموزش و پرورش را کارآمد کند.
باید به عنصر زمان توجه داشته باشیم:
باید امروز خودکنترلی و خود مراقبتی را به دانش آموزان آموزش دهیم؛ بر اساس احادیث هر چه انسان بیشتر از یک مسئله نهی شود به آن تمایل بیشتری پیدا می‌کند، با وجود اینترنت هیچ چیز از دسترس دانش آموزان دور نیست پس نباید خودمان را به خواب بزنیم.
“بایدقبول کرد که اگر دانش آموزان در مدارس و از روش‌های درست آموزش‌ خود حمایتی و خود مراقبتی را دریافت نکنند، این موارد را از مسیری دریافت می‌کنند که به طور حتم آسیب زاست.”
باید مدارس را گرفتار فرزندان خودسر نکنیم.
تمام دغدغه سال‌ها کار کردنم این بوده که مدارس به کودکان چه آموزش‌هایی می‌دهند هر چند به خوبی می‌دانیم معلمان دلسوزی داریم. اما اولیایی هستند که الف تا ی تربیت و پرورش را بلد نیستند و فرزندانی خودسر و از خود راضی را وارد محیط مدرسه میکنند که نه خود و نه پدر ومادرش یک حرف از مسئولان مدارس برای اصلاح تربیتی پذیرا نیستند. این خانواده ها سبب آسیب های اجتماعی فراوان در مدرسه و جامعه هستند و نتیجه ای جز دردسر برای مدرسه و تهدید امنیت جامعه در کارشان هویدا نیست.
” این خانواده ها باید قبول کنندخود آسیب جامعه ومدرسه شده اند وبجای تقابل با مدارس بهتراست فرزندان خود را در مقابل این هجمه از آسیب‌های اجتماعی ایمن‌سازی و واکسینه کنند.”
به عنوان یک معلم هر روز با کودکان پر استرسی مواجه هستم که لذتی از درس خواندن نمی‌برند، هوش عاطفی و معنوی آن‌ها رشد نمی‌کند و حتی به لحاظ جسمی هم دچار آسیب‌های بسیاری هستند.
روابط امروز کودکان ما حتی تا بزرگسالی دچار مشکل است،باید در سیستم آموزشی بازنگری داشته باشیم  چراکه گاهی این سوال مطرح می‌شود که آیامدرسه به بچه‌های ما هدف  زندگی را یادنمیدهدتاروابط انسانی و مهارت‌های ارتباطی را بیاموزد؟پس اولیا خود چکاره اند که همه‌چیز برعهده مدرسه باشد.
باید به ارتقای پایگاه اقتصادی معلمان بیندیشیم: امروزمعلمان تحت فشار اقتصادی بسیاری هستند و حقوق آن‌ها کفاف زندگیشان را نمی‌دهد و برخی ناچار به فعالیت‌های دیگری هستند.
باید اضطراب را ریشه کن کنیم:تمام فضای آموزش ما را اضطراب فرا گرفته است، آموزشگاه‌ها امروز نه تنها به فرزندان ما استرس می‌دهند، بلکه اضطراب زیادی را به آنان تزریق می‌کند به طوری که ۴۵ درصد دانش آموزان دچار این چالش می‌شوند.
فرزندان  اجازه اظهار نظر در خانواده ندارند و به آن ها یاد داده‌اند، ثروت برتر ازعلم است و دوستی وجود ندارد، رفیق وجود ندارد هرچه هست رقیب است، آیا هوش معنوی و اجتماعی فرزندان ما در چنین فضایی رشد می کند؟
درچندسال اخیر در دانش آموز مراجعه کننده مواردی چون خودکشی، اعتیاد، آسیب جنسی، تجاوز، و خشونت را شاهد بوده‌ام در برخی موارد تحت فشار قرار دادن کودکان به خاطرکسب نمره بالا درگیرهایی بین والدین و فرزندان ایجاد کرده است.
بایدبه فضای روانی مدارس توجه کرد:خیران مدام فضای فیزیکی مدارس را می‌سازند در حالی که باید به فضای تربیتی و روانی فرزندان نی توجه کنند و به جای ماهی دادن، ماهی گیری را به آنها یاد دهند.
باید از کسانی که وضعیت مالی خوب دارند برای کمک به نیازمندان استفاده کرد آموزش و پرورش همواره از آموزش رایگان میگویداما باکمال تاسف والدین به مدارس دولتی بی اهمیت انددرمقایسه باغیرانتفاعی هاواین درد اصلی مدارس است.

باید ششم: فرسودگی محتوا و برنامه‌های آموزشی_ در مدارس درد کمی نیست. باید مفهوم و برآیند انتگرال و دیفرانسیل را یاد بدهیم، بعضی دروس برای فرزندان ما هیچ کارایی ندارد، آموزش و پرورش باید انسان ساز باشد و انسان متعهد و دغدغه‌مند پرورش دهد.
باید شخصیت آزاری را از آموزش دور کرد:مدارس دچار فرزند آزاری شده‌اند، تنها نامادری و ناپدری‌ها نیستند که فرزندان را آزار می‌دهند بلکه ما فرزند آزاری آموزشگاهی نیز داریم و همه دانش آموزان را به خاطر نمرات کم تحقیر می‌کنند.
آموزش و پرورش خود به اندازه کافی سیلی خورده است، باید از هرطریقی که می توانیم اعم از خیریه‌ها یا کمک‌های دولتی و خصوصی به آموزش و پرورش کمک کنیم.
باید اولیای دوراندیش ووطن پرست و دانش آموزان میهن دوست داشته باشیم : مهاجرت دانشجویان و تحصیل کردگان به خارج از کشوردرد بزرگی است،هنوز خانواده‌ها نمی‌دانند که مهاجرت خود یک آسیب است. برخی خانواده ها برای فرزند خودتا حد ۱.۵ میلیارد تومان سرمایه گذاری می‌کنند که تنها پاسپورت خارج از کشور را بگیرد در حالی که نمی‌دانند این امر خود یک آسیب اجتماعی است.اما حاضر نیست درتمام طول تحصیل در مدارس دولتی ۵۰م تومان برای او سرمایه گذاری کند.وبه فرزند خود وطن دوستی وتعهد به آب وخاک بیاموزد‌.
باید بجای اینکه اولیا از سر ناآگاهی و تعصب در کار معلم ومدرسه دخالت کنند شناخت روانشناسی از فرزندان خود کسب کنند، “” والدین تنها پول توجیبی را به عنوان تربیت فرزندان می‌دانند و توجهی به مباحث روانی آن‌ها ندارند.محیط خانواده ها از معنویات خالی شده است””.
عمل به قرآن زندگی را اعتلا می بخشد، متأسفانه بسیاری از افراد تنها حافظ قرآن اند و بعد از گزینش در یک دستگاه دیگر به آن عمل نمی کنند ما باید برای عمل به قرآن درمدارس مسابقه بگذاریم نه صرفاحفظ قرآن.
دین دارای سه بخش است، اعتقادات، مناسک و رفتار دینی، باید والدین الگوی رفتار دینی؛اعتقاد دینی برای فرزندان باشند.
باید نوع دوستی را به فرزندان خود آموزش بدهیم،اگر عشق را به فرزندان بیاموزیم مراقبت از خود را هم یاد می گیرند.
فراموش نکنیم در جامعه سالم و ایده آل هم آسیب وجود دارد،  بنابراین خیریه ها و ان جی او ها بتوانند در کنار آموزش و پرورش قرار بگیرند و آموزش عالی باید به طرف تقویت علوم انسانی برود.
باید ترس را از محیط آموزشی دور کنیم:در سیستم آموزش همه اعم از معلمین، والدین و دانش آموزان دچار اضطراب هستند، در مدرسه‌‌ترس از کنکوروجود دارد ،ترس از مردودی . ترس از وضعیت اقتصادی، ترس از افتادن دانش آموز در مسکلات اجتماعی، که در دوسال اخیر وبعد از کرونا به شدت بر این بیماری ترس و اضطراب افزوده شده است وبه نوعی خود باوری کم شده است. که لازم است در این‌مورد به ایجاد اعتماد به نفس در تمام این مولفه های فعال آموزش تپجه اساسی شود.